پرنسس تاریکی
خوشبختی همان لحظه ایست که احساس می کنی خدا کنارت نشسته و تو به احترامش از گناه فاصله می گیری.
برو بپرس چی سر من اومده بپرس چقد این روزا حالم بده بپرس بهت میگن چقد داغونم اینجا همه دارن میگن دیوونم برو بپرس بهت میگن دیوونه ست بهت میگن همیشه کنج خونه ست بپرس منو چی به جنون کشونده بپرس چرا چیزی ازم نمونده کسی خبر نداره از قصه مون چقد بهت با گریه گفتم بمون من همه چی رو باختم و تو بردی برو بپرس چی سر من آوردی . . . این روزا بد جوری با عشق و نفرت دست و پنجه نرم می کنم...
نظرات شما عزیزان: